به گزارش خبرگزاری حوزه، یکی از دلمشغولی های اهالی سینما که البته ریشه در دغدغه همیشگی جذب مخاطب عام دارد، ناظر به مقوله قصه و داستان در آثار سینمایی است و این که چگونه می توان با محتوای جذاب و البته به خدمت گرفتن فرم حرفه ای، مخاطب را با یک فیلم همراه کرد و با رونق گیشه، چرخ هنر هفتم را از حیث اقتصادی به گردش درآورد.
البته در سال جولانِ ویروس کرونا که همه چیز به هم ریخته، شاید نتوان چندان اُمیدی به گیشه سینماها داشت، اما با این حال توجه به این مقوله آن قدر حائز اهمیت است که درباره آن چند جمله ای قلم فرسایی کرد.
سیدجمال ساداتیان، از تهیه کنندگان مطرح سینمای ایران که اتفاقاً عضو هیئت انتخاب نماینده سینمای ایران در اسکار است، اخیراً در گفتگو با یکی از شبکه های رادیو، اظهار داشته: "پیدا کردن قصه سخت شده و تولید فیلم در سینما به لحاظ اقتصادی گران است"
اظهار نظر این سینماگر شناخته شده در حالی جای تعجب دارد که ما در کشوری زندگی می کنیم که از حیث پرداخت دراماتیک و سوژه های جذاب، بی نهایت سوژه و قصه دارد و تنها ۴۲ سال پس از انقلاب اسلامی، فراز و نشیب هایی داشته که از دل آن، موضوعات و سوژه های جذابی را می توان مورد توجه قرار داد و بر اساس آن، فیلم و سریال تولید کرد.
بیش از ۱۷ هزار شهید ترور که در بین آن ها رئیس جمهور و نخست وزیر و رئیس دستگاه قضایی، نماینده مجلس و فرمانده نظامی به چشم می خورد تا افراد عادی جامعه از معلم و کاسب و مغازه دار و ...، مگر کم گنجینه ای از حیث سوژه و موضوع و قصه است و به راستی در دنیا چند کشور را سراغ داریم که این چنین باشد و مع الاسف آن طور که باید و شاید از این همه سوژه و قصه و داستان بهره لازم را در هنر و رسانه خویش نبرد!؟
البته در سال های اخیر تا حدودی با ساخت برخی فیلم ها و سریال ها، قدم های خوبی برداشته شده اما حقیقتاً حجم آثار تولیدی در این زمینه چند درصد از آن کارهایی است که باید می شده و نشده است؟
به عنوان مثال فیلم های ماجرای "نیمروز یک و دو "و یا "ایستاده در غبار"، "چ" و ... چقدر از حیث سوژه ای و نیز پرداخت هنرمندانه جذابیت داشته اند و هر بار بازپخش آن ها از رسانه ملی، مخاطب را پای تلویزیون می نشاند.
به تعبیر "بهروز بقایی"، بازیگر سینما و تلویزیون، مردم تصویر خود را در فیلم ها نمی بینند و این مساله به جهت غفلت از مردم و مطالبات واقعی آن ها در بطن داستان ها و قصه هاست؛ قصه هایی که بیشتر محدود به دغدغه های شخصی نویسنده ها و دنیای صرفاً پیرامونی آن هاست؛ تازه آن هم اگر روی اصول و قواعد حرفه ای باشد.
بنابر این، آنچه مسلم است این که ما در سینمای ایران کمبود قصه نداریم، بلکه به یک معنا، کمبود نویسنده خوب، متعهد و خلاق داریم و این که از افراد کاربلد در این زمینه به اندازه بازیگران، حمایت مالی صورت نمی گیرد.
به تعبیر یکی از کارگردانان کشور، برای سینمایی که پس از شیوع کرونا هرچه بیشتر به سمت سقوط می رود باید چاره اندیشی کرد و یکی از راه های چاره اندیشی، توجه به سوژه های جذاب و مردمی از دل انقلاب و تحولات پرفراز و نشیب آن است.
از سوی دیگر باید توجه داشت که سینما و تأثیرگذاری فوق العاده این هنر- صنعتِ پرمخاطب، یک فرصت کم نظیر برای کشور و نظام اسلامی است که متأسفانه خیلی از اوقات به آن کم توجه هستیم و حال آن که باید زمینه ای فراهم آوریم که با تولید آثار جذاب و پرمحتوا، اهداف متعالی انقلاب را به درستی تبیین و بازنمایی کنیم.
سید محمد مهدی موسوی